دست اگر باشد دخیل کُنج دامان بهتر است
از نمـــاز شب توسل بر کریمان بهتر است
دل وَلـو کوچک به لطف تو بزرگی می کند
یک دِهِ آبـاد از صد شهر ویران بهتر است
حرف ما آن است که آهوی نیشابور گفت:
گــاه مدیونت شدن از دادن جان بهتر است
سایه ای که بر سرم افتاد عزّت پخش کرد
سایـــــه گلدسته از تاج سلیمان بهتر است
دست بر سفره نَبُردم تا خودت تعارف کنی
تعارف اهل کـرم از خوردن نان بهتر است
یک کمی بنشین کنار ما پذیرایی بس است
میزبان که می نشیند حال مهمان بهتر است
صبح محشر هر کسی دنبال یاری می دَوَد
یار ما باشد اگـــر شاه خراسان بهتر است
شاعر : علی اکبر لطیفیان
نظرات شما عزیزان: